جلیان بویز

 یکی از شاهدین باصفایم «««««««««که نامش گشت فخر روستایم

درون جبهه ها با یکه تازی ««««««نمودی رهبری از خویش راضی

به یک روزی درآن بهبویه جنگ«که گشته برعزیزان عرصه ها تنگ

بفرمودند امیران سرافراز «««««««««««برادر محسن صیاد شیراز

بدو گفتند هنگام درنگ است««« دلاورمرتضی حال عرصه تنگ است

بیا و حالیا بنما عقب گرد ««««««««««همه رزمنده گان بردار برگرد

جواب آن امیران سرافراز «««««««««««بگفتا آن عزیز تیز پرواز

که تنگه اٌحد اینجاست, سردار««««««« نباید گشته دراسلام تکرار

و ما رزمنده گردان فجریم «««««««««نشاید تا که از ره بربگریدم

که تا جان دربدن داریم ماها ««««««««« نباید خاکمان دردست اعدا

همه رزمنده گان چون مرتضایند«««««««« وعاشق بر شهید کربلایند

بود روزی نمایم سرفرازی «««««««« نمایم رهبرم از خویش راضی

از این گفتار با طبع و بلاغت«««««««««««بگفتا مادرش شیرم حلالت

محاصره بگشتی او ز هر سو ««««««««خروشید و سپس گفتا که یا هو

خروشید و نمودی استقامت ««««««««««علیه دشمنان کردی سماجت

بزد بر لشکر صدامیان تک ««««««« زکوه برخاست احسنت و تبارک

هوای پاک جبهه با صفا شد««««««««همه جایش صدای مرتضی شد

سراسر دشت و صحرا لاله گون شد «««چه گلهایی درآن غرقاب خون شد

مصمم بر حسین سرورش شد««««««««««« ابوالفضل امیر لشکرش شد

چه رهبر وصف آن سردار بشنید««««««««بگفتا این دلاور بایدش دید

سزد این قهرمان تشویق گردد«««««««««شجاعت در درونش بیش گردد

ملاقات خمینی شد محیا««««««««««««درونش از شعف میبود غوغا

که رهبرمرتضی را سوی خود خواند««««««ازآن رونام اودرذهنها ماند

گل روی دلاور دیدنی بود ««««««««««به حق پیشانیش بوسیدنی بود

گرفتی همچو جان خود درآغوش«««««بزد گل بوسه ای بر طاق ابروش

نگه بر چهره نورانیش زد «««««««««««مدال عشق بر پیشانیش زد

چو آن بوسه خمینی زد به رویش««««همه جای وطن شد گفت و گویش

از آن بوسه گرفتی جان چه جانی««««««««« به پیشانی مدال قهرمانی

از آن بوسه که او بیخود ز خود شد ««««««درون جبهه سردار احد شد

بشود عازم به سوی جبهه از نو«««««««««بجنگید و ملقب شد به اشلو

غلام همت آن نازنینم ««««««««««««««که نامش گشت فخر سرزمینم

درون جبهه ها چون ماه و خورشید «««««««درخشید و به دنیا گشت جاوید

تمام دانش آموزان روستا ««««««««««««« رشادتهای او بنموده انشاء

سلام ما به آن سردار شرزه«««««««««««««««« تمام افتخار مردم ده... 

نظرات شما عزیزان:

جلیانی

ساعت0:05---15 بهمن 1395

[وب سایت]

سلام. این شعر از سروده های اقای عباس زارعی هست.

ابولافضل نادری پور

ساعت18:16---23 آبان 1393

[وب سایت]

سلام دوست عزیز
شعرتون عالییییییییییییی بود
امیدوارم در این زمینه پیشرفت کنین
www.pisu.lxb.com
پاسخ:سلام جناب نادری پور ممنونم به امید دیدار یا علی

امید قاسمی

ساعت19:40---15 آبان 1393

شعر بسیار جالبی بود
روحش اد.راهش پر رهرو

فاطمه مهدیزاده

ساعت8:22---1 خرداد 1393

- [ایمیل]

خوبه یعنی عالیه وبلاگن وبلاگی در مورد شهیدان واقعا حرف نداره
درکل موفق باشید

حیسن

ساعت15:15---29 فروردين 1392

خیلی عالیه خدا خیرت بده

یا فاطمه

ساعت19:13---8 اسفند 1391

سلام به وبلاگتون سر زدم. بسیار عالی بود خوب تونستین روستایتان و شخصیتهایش را معرفی کنید.
یه خواهش اگه زمانی بر سر مزار آقا مرتضی جاوید رفتین یه فاتحه هم از طرف بنده برای این بزرگوار بفرستین. هر چند شهدا محتاج به فاتحه ما گنهکارا نیستند.
یاعلی.التماس دعا.
اللهم عجل لولیک الفرج

ساعت12:13---13 بهمن 1391

جعفر :سلام. خسته نباشید .چه باشیم چه نباشیم.از شعر و مطالب و کار شبانه روزی شما و دوستان و هم ولایتیها لذت میبریم خدا توفیقتان دهد. پاینده و سرفراز باشید.ضمنا فامیلی شهید بدیهی اصلاح شود.ممنون
پاسخ:ممنون جناب جاویدی عزیز کاری نکردیم جز وظیفه ..راستی رسیدن بخیر انشاالله سعادت دیدار یاعلی

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: